Por lyrics
by Ho3ein
[متن آهنگ «پر» از حصین]
[قسمت ۱: بیگرض]
شب تا صبح به فکر فردای خودتی که چی میشه آخر
داری میگردی دنبال یه چیزی که واسه دلخوشی به تو بده یه باور
خسته.ای از این زندگی، لهی
تو دوست داری به همه چی چرت بگی، بری
ولی بمونه یه خواب واسه شبت
یه سایهبون حتی اگه سایه نده
ته میدی به این فکرهای عمیق
میگی دوری از این چشمهای پلید
واسه اینکه تو تکراری نشی هر روز میزنی به ورق امضای جدید
دور و ورت همه آدمها کمرنگ
نمیشه از این حال تو بدتر چون دیگه نمیکشی
میخوای بری جایی که با همه غریبه شی
[همخوان]
میرم میرم میرم تا
تا هر جا که جادهها بره
میرم، دیگه سیرم از آدمها
[قسمت ۲: حصین]
صبحه
ورق خورد و رفت، روزها ورق خورد و رفت
عوض شدش سخت، صدتا هدف بود تو سر
زد یه تبسم سرد حس تنفر و صبر
قلب و روحو خورد و کردی تنفسو سخت
پر کرده پارو، شمرد لحظهها رو
یه بندم تو جادهست چون گم کرده راه رو
کند خندهها شو، کمر بست و پا شد
باید یه جا میرسید و میبست فقط لاشو هی
اگه برسه باید برسه
باید برسه تا صبح روز بعدش همش خاطره شه
رو لحظهها فردا با کته با سرحال اون راه بره چفت هه
میرسه از راه یه روز به هر حال
یه روز که میشنوه تهِ بازی داور داشت
عوض نشد، نرفت شکی لای باورهاش
عقب نیفتاده اونکه مونده پا حرفهاش
[همخوان]
میرم میرم میرم تا
تا هر جا که جادهها بره
میرم، دیگه سیرم از آدمها
میرم میرم میرم تا
تا هر جا که جادهها بره
میرم، دیگه سیرم از آدمها