Sangin lyrics
by Ho3ein
[متن آهنگ «سنگین» از صادق و حصین]
[قسمت ۱: حصین]
هی، چه فاز سنگینی
همه چی سفیدسیاهه، چیزی رنگی نی
باز هم من و یه جسم لش و بیحال
دوباره رنگ پوسته شده گچ دیوار
وای! انقد کشیدم که نمیگیره خندم
با چشمهام قفلم به این آتیشِ رو فندک
یه اتاق تاریک با بوی دود گاری
چه بخت گندی داری تو با جیب خالی
نگو که هستیم رنگ مشابه
من یه عمره رو صورتم خنده قاچاقه
من مُردم پسر، یه عقدم که سر-
تا پای مسیرو همیشه خوردم به سنگ
اگه که مردم حلال کنینم
آره تا حالا ساختم ولی الان بریدم
از خودم—از همه، از میز محکمه
از فکر به فرداها که روی مغزمه
[قسمت ۲: صادق]
من مردم یا زندم؟ دقیق نمیدونم
یه زمینخورده خاکی، از دنیا به دورم
بیخی زندگی شدم که پرِ پیچ و خمه
رسیدم تهش، کشیدم بیرون کل زیر و بمش
اونقد بالاام که نمیتونم حرفی بزنم
اونقد میکشم تا بمیرم و دل نمیکنم
گوشت نشد به تنم اون که تا حالا خوردم
باختم همونهایی هم که تا حالا بردم
ببین قانونشه، فرصتهاتو پشت سر میذاری
اون وقتی که تو رویاهات داری چشمهاتو میمالی
ولش کن بابا، بذار یه بار هم دنیا ببره
قبل اینکه یکی دو سه تا گل اون بزنه
حسرت جفت پاهام واسه صاف واستادن
ببین چیه، با وجدان خودم داستان دارم
این رسم روزگاره، مثل تن ماره
میپیچه دورِ دودست و زندگیت ادامه داره