Asemon lyrics
by Ho3ein
[متن آهنگ «آسمون» از حصین و صادق]
[قسمت ۱: صادق]
مولایی حاجی، اینجا چقد خوبه
دیگه دوریم از هرگونه جنبش
جوون نشسته پای منقل و دودش
سهراب سپهری اونور روده
پس آبو گل نکنیم
هر چی به دست آوردیم رو ول نکنیم
اینجا همه چشمپاکن و شکمسیرن
به جون خودت هر چی که بگی دیدن
داداشی، دشمن مال تو فیلماست
همه بچهخوب—مهربون، نمیشه کیر راست
روی این و اون رنگ تیزی خون
رو هیشکی نمیبینه و هیشکی نمیمیره
نمیخواد واسه اعصاب نخ به نخ دود کرد
ز دین و ایمونت نمیشی دمبهدم دورتر
گرگه میگمیگو خلاصه گور کرد
برگ سبز چشم همه رو کور کرد
اینجا مشتی یکی بود یکی نبود نیست
آسمونه قصهها آبیکبود نیست
رفیق واقعیه، لفظ زیر پیک نیست فقط
همه تو یه سطح همن، کسی نیست پیک هم
دادا آب و هوا خوبه، همه دور هم حلولن
یه عشق گفتن از اونور، بیست تاش هم درومد
همه زوجها خوشبختن و قمریها با همن
همه در کون همن تا یه عمریو وا ندن
عمو خدا نزدیکه، اینجا آنلاین باته
حلالخورن همه ها، ولی حرومش هم پاته
از همه مهمتر اینجا گرگ و بره نیست
طلبهای کجاست؟ نه کرک و پرت ریخت
[همخوان: حصین]
آینهها دروغ میگن به من
باز دلم میگه تو صاف برو بخند
روی زمین
من دنبال چیزی که توی دنیای من نیست
هی هی هی
باز هم آسمون ببار
با من
[قسمت ۲: صادق]
حاجی بیخیال اینجا، از اونور چه خبر
هنوز جنس مونث رو میپیچن لا کفن
عشق چی عشقی، باباننهها کجان؟
شنیدم کمرهاشون خمیده، بچهها سوارن
همه زندگی به کیرن و وصلن جیب ددی
همه تعطیل شدن و رسما مخها ردیف
اون عن تو ریشها چطور؟ هنوز سر پاان؟
گوی-و-میدون-به-دست بال و پر دارن؟
یه چند وقت پیش مملکت رنگیرنگی بود
سبز بود چی بود نمیدونم، عجب جنگی بود
شنیدم کلی کشته و زخمی دادین
که چی! بگین ما هم سبزی کاریم؟
میگن خوشگلی جرمه، باس زیقی باشی
ما هر دو ور بودیم، حاجی هیچی لاش نی
از این ور مونده و از اونور رونده
یه چوب دو سر طلا که توش نمونده
جونی واسه ادامه بیراهه که تا الان زده
دادا اون که بشینه ببینه بیماره یه ذره
[همخوان: حصین]
آینهها دروغ میگن به من
باز دلم میگه تو صاف برو بخند
روی زمین
من دنبال چیزی که توی دنیای من نیست
هی هی هی
باز هم آسمون ببار
با من