Parvaz lyrics
by Bahram
[متن آهنگ «پرواز» از بهرام]
[قسمت ۱: بهرام]
دست و پام رو قفل کردی با یه قفل بیدووم
بگو لعنت به این دنیا، تف به این زمون
قفل رو باز کن، برو بالاتر، بالاتر از ابرها
جایی که دیگه نبینی حتی یه آدم تنها
یه عالم غمها توی دل منه
تو هم میخوای مثل من بزنی قید تنت؟
آخه چرا چسبیدی به دنیا عین کنه؟
میبرم دنیا رو از اینجا زیر سوال
نمیشه هرگز نور خورشید اسیر غبار
خدا کجایی؟ مگه خوابی نمیبینی
چیکار میکنن رو این زمین خاکی؟
حرفم شلیک میشه تا که کور شه دشمن
اینجا اسمش دنیاس یا که کورس قدرت؟
واسه بالا رفتن باس قبلیت رو له کنی
وگرنه انقد غصه میخوری تا که دق کنی
فک کن رو حرفهام که همش حقیقته
تا بجنبی گلولهی مرگ روی شقیقته
میبینم بچهای که نداره کفش به پاش
سوار میشه روی غمهاش همه خندههاش
فقط تو بنده باش
میخوای پرواز کنی، حرفهام واسه دلت بال پرواز
عمرت تلف میشه اگه باشی پی همراز
امراض زیاده خب ولی نیست دواش
برو بالاتر، دنبال خط ایست نباش
منو ببر، به اینجا ندارم تعلق
اینجا همه مردن، ندارن تولد
واسه دیدن عشق میخوای چشم بصیرت
هرکسی رو دیدی بگو بهش به نصیحتـ
روحم رو بگیر قبل اینکه حیرون بشم
خدا کمک، من رو از این زندون ببر
[قسمت ۲]
بر فراز ابرا
در خواب و رویا
چشمان گشایم
میبینم هر بار
از فرط ظلمت
از فقر دنیا
شِکوِه کنم من
در خواب و رویا
نفرین بر چشم
هیهات بر ما
از ما که گذشته
نفرین بر خواب
نفرین بر دار
نفرین بر مان
از ما که گذشته
نفرین بر خواب
[همخوان]
خستم از ارتفاع پرواز
میخوام بشینم رو شونت
تا آروم بگیرم
در خاک
خستم از ارتفاع پرواز
میخوام بشینم رو شونت
تا آروم بگیرن
دردهام
[قسمت ۳: بهرام]
دنیای بزرگ رو میبینم از این بالا تو جفت چشام
واسه کشتن نفس اسلحه تو دستم پر خشاب
خیلیها تو دام دنیا آروم گرفتن
ولی باز هم اشک میریزه وقت بارون گرفتنـ
از چشات
اونوقت میفهمی بویی نبردی از نشاط
حقیقت واضحه ولی باز هم بذار بگم
جوونها خامن و وقتی روی فازم نظاره کرد
خنده سطحی من ناشی از غم درون بود
اشکهای شبونه ناشی از لطف کم زمون بود
تحمیل شدن پاهای من به یه راه
پوشیدن شلوار گشاد واسه حمل سلاح
با این همه آب آخه چرا چرکه زمین؟
عمر من و تو به اندازه پلکه همین
میمونم میرونم میبینم که حقه
میدونم میخونم میمیرم به وقتش
فقط تو شر و گناه ما داریم سابقه
آسمون گریه کن به یاد صاعقه
تا که من قطره شم و بچکم پایین
دنیا رو زیر سوال بکشم با اینـ
قلمی که توی صفحه دستم میرقصه
عرش خدا هم از تنهی حرفم میلرزه
توی مخ توئم یه اثر متبرک
ولی خودم شدم یه جسد متحرک
[قسمت ۴]
یک آشیونه
یک درخت تنها
یک بال شکسته
از سقوط آزاد
بیعشق به بودن
مایوس از دنیا
قلبهای شکسته
در غروب دنیا
نفرین بر عشق
نفرین بر یاد
بینام و نشونه
پرواز در خواب
صیاد رو کشتن
تنهای تنها
بینام و نشونه
پرواز در خواب
[همخوان]
خستم از ارتفاع پرواز
میخوام بشینم رو شونت
تا آروم بگیرم
در خاک
خستم از ارتفاع پرواز
میخوام بشینم رو شونت
تا آروم بگیرن
دردهام